دل بی بهار روی تو خرم نمی شود

بی گل بساط عید  فراهم نمی شود

گاهی نظر به بنده‌ی بی ریخت کن عزیز

چیزی ز خوشگلی شما کم نمی شود

گفتی که حسن من بشود شهره در جهان

اما بدان که بنده نباشم نمی شود

آوازه ی دماغ تو بی شعرهای من

مشهور  نزد آدم و عالم نمی شود

داری غم دماغ خود و صدهزار شکر

در زیر بار آن کمرت خم نمی شود!

گفتند عاشقی  مس جان  را  طلا کند

بالله که جان ما حلبی هم نمی شود!

گرچه شبیه سازی ما توپ گشته است

 نسکافه از عصاره ی شلغم نمی شود

آدم عجیب نیست که عاشق شود ولی

عاشق دریغ و درد که آدم نمی شود!


در هجو فرعون...

مردم مسلمان مصر به پا خاسته اند.دو سال پیش این روزها را می شد دید که برای "حسنی نامبارک"

سرودم:

روزی ز سر تو شوخ و شنگی افتد            میدان فراخ تو به تنگی افتد

از ضربت اخوان مسلمان در مصر              این قدرت قاهره به لنگی افتد

این روزها میدان فراخ این نامبارک خائن و رسوای زمان، از قیام غیرت مردم مسلمان مصر  بدجور به تنگی افتاده است .امید که هر چه سریع تر سزای خیانتهایش را به اسلام و مسلمانان ببیند  و با سلف ملعون و معدومش انور سادات مجاور گردد!

با امید پیروزی مردم مصر و دیگر ملتهای مسلمان... 

 "در هجو فرعون"

 


سایت دفتر طنز ارومیه نیز با مثنوی طنزی از جناب محمد جاوید به روز است... کلیک