آب و برق!   

 

                                       (به وزارت نیرو)  (۱)                  

 

چون خانه های ابر که دارند آب و برق

در توربین دیده دو یارند آب و برق!

هم نور دیده ها زتو هم اشکشان ز توست

این خانه ها ز لطف تو دارند آب و برق!

شمشیر آبدیده ی قبضت زند چو برق

زین قبضه قبض روح بیارند آب و برق!

عمریست در کنار هم و مونس همند

انگار در مثل دو" برار"ند آب و برق!

رامند اگر به ایمنی خود بها دهی

ورنه ز جان دمار بر آرند آب و برق

آیند با هزار مشقّت به دست ما

از آسمان به خانه نبارند آب و برق!

نیروی تو اگر نکشاند به زورشان

تا هیچ خانه ره نسپارند آب و برق

گه بین راه خسته و از پا فتاده اند

در سیم و لوله زار و نزارند آب و برق

هسته اگر ز خویش انرژی رها کند

کم پشت گوش خویش بخارند آب و برق!

حقّ مسلمی است انرژی هسته ای

آن را  ز کف رها  نگذارند آب و برق

یک عده بی ملاحظه اسراف می کنند

از دستشان همیشه شکارند آب و برق

گاه از فشار مصرف این عدّه ذلّه اند

مضروب از این گروه فشارند آب و برق!

گاهی به مثل اهل سیاست شبانه روز

تبلیغ کرده ، اهل شعارند آب و برق

در لوله برق و داخل سیم آب می رود

این روزها چه شعبده کارند آب و برق

از روی و چشم خلق روند و جهند و باز

بر حبّ خلق داعیه دارند آب و برق!

شعرم ز آبداری خود تابناک شد

تا که بر این قصیده ی سوارند آب و برق

شد آب و برق مصرفی شعر من زیاد

در بیت بیت بنده قطارند آب و برق

خواهم من از خدا رقم سکته آوری

در پای قبض من نگذارند آب و برق!

پاورقی: 

(۱):شعري براي جشنواره ي طنز  سرکاري وزارت نيرو که گويا لغو شد... گفتيم حالا که کفگير طبع خورده به ته ديگ ،بهانه اي براي به روز شدن باشد! (۱)!

پایین تر ورقی!:

(۱):(بعد التحریر و تنقید و تمدید و تشکیل و ...!): این جشنواره نهایتا با مساعی حضرات نیرومدار  و هم چنین طنز پرداز عزیز  جناب رضا خان رفیع برگزار شد و ما نیز به آن دعوت شدیم تا دیدارمان  با دوستان عزیز تازه گردد...